سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رنگین کمان

سلام

نمیخوام خاطر عزیزتونو مکدر کنم برای همین فقط یه بخش از رمان چاپ نشدم رو میذارم که بخونین

از دست خودم عصبانیم !‌ که میدونم همه ی اینها رو و باز مثل احمق ها فکر میکنم میشه صرف نظر از جنسیت دوست بود !‌ یا به یه پسر مثل یه دختر اعتماد کرد !‌ باهاش حرف زد و وقتی حرفت تموم شد ، مطمئن بود که اون بجز شنیدن حرفهات و ابراز همدردی به هیچ چیز دیگه فکر نکرده و اصلا فکر گرفتن شماره تلفنت یا قرار گذاشتن باهات و باقی مسائل نیست !

برا حماقت خودم متاسفم !

یاد حرف استاد صدری افتاد که میگفت برای من چرت نگین ما خواهر برادریم ! به چشم خواهر و برادری به هم نگاه میکنیم ! دوتا دوستیم جدا از جنسیتهامون ! اون که شما رو ساخت رو جعبه تون نوشت شکستنی با احتیاط حمل شود ! رو جعبه ی دخترها نوشت قابل اشتعال ! رو جعبه ی پسرهام نوشت مواد آتشزا ! از قدیم و ندیم هم گفتند آتیش و پنبه رو از هم دور نگه دارین! حالا اگه دانشگاه ، محیط کار یا هر چیز دیگه ای مسبب همسایگی جعبه های مواد آتشزا و قابل اشتعال شده ، شما ، عاقل باشین ! شما از هم دوری کنین ! اگر هم به هم نزدیک شدین سر خودتون رو با این اراجیف گرم نکنین ! دستتونو تا کتف توی ظرف شیره نکنین و به سرتون نمالین ! ماشاا... ما هم که همه مرجع تقلیدیم یا بهتر از اون حاکم شرعیم و زود، تند ، سریع کلاه شرعی میسازیم ! خواهر و برادری ! قلب پاک و نیت که اهم هرچیزه !

سازنده این خواص رو برای این کالا ذکر کرده ، شما بهتر از سازنده میدونید؟ بسم ا.....

-----------------------------------------

مخاطب خاص : میدونم اینجا میای

دیگی که برا من نمیجوشه ............

اگه خواستی این رو برات توضیح میدم !!!




نوشته شده در تاریخ شنبه 90/1/6 توسط سارا

نوشتن از نبودنت بهم کمک نمیکنه

هیچ چیزی بعد رفتنت بهم کمک نمیکنه

این برا دل خودم !‌ اما چون قول دادم تلخ ننویسم

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااام

سال نو مبارک !‌ بهار اومد ! دقیقا نمیدونم بهار یعنی چی ؟ اما من فکر میکنم بهار یعنی چیزی که به می آره !‌ بهتر شدن رو !‌

سال 90 هم اومد چه منتظرش بودیم چه مثل من منتظرش نبودیم! در هر صورت زحمت کشیدن و تشریف آوردن ! راستش این روزهای آخر سال همیشه من سرم شلوغه !‌

به همکارم میگفتم به ذهنم خطور نمیکرد که از اومدن بهار اینقدر بترسم !‌ اما هر روز که صبح میرفتم سرکار و روزشمار روی میزم رو ورق میزدم یه وای میگفتم !‌

بلاخره بهار خانم اومدن !‌ خدارو شکر کارای منم به هر جون کندنی بود تموم شد !‌

الان که برگشتم به 89 نگاه میکنم خداروشکر حس خوبی دارم !‌ درسته یکم از برنامه هام عقبم اما یکسری کار دیگه کردم که تو برنامم نبود !‌ و اگر بخوایم میانگین بگیریم سال پرکاری رو گذروندم !‌

من به 89 نمره ی 15 دادم !‌ تو چند میدی بهش؟

شاید این روزها وقت خوبی باشه که پارسال رو مرور کنیم و بهش نمره بدیم

 

پ .ن 1 : حسابرسی

آخر سال است باز برایم حسابرس آورده اند

برای کنترل حساب و کتابهایم

 

اما نمیدانند ......

من همیشه تو را کم می آورم !

 

پ .ن 2 : ترازنامه ی من

ترازم نمیخواند

بدهکار حسابم لحظه های اندک بودن و خاطره های توست !

و بستانکار ترازنامه ام  دلتنگی و نبودن های توست

ببین چقدر کم آورده ام

گویا ورشکست شده ام !!!!!!!!!!!




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 90/1/3 توسط سارا

قصد داشتم سال جدید نو شم !‌

وقت نکردم درست حسابی بنویسم 

ببخشید !‌هنوز خرید نرفتم سعی میکنم در اولین فرصت یه فکر اساسی بکنم برا اینجا !

فقط خونه تکونی رو داشته باشین !

 

تواین ساعتهای پایانی سال به 89 از 20 چند نمره میدی ؟

 

 

 

یه سال 20 رو برات آرزو میکنم




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 89/12/29 توسط سارا

چند وقتی هست حس میکنم خیلی خسته میشم !

مامانم میگه سر کار کوه میارن بکنی !‌ کارهام طبق همون برنامه ی قبلیه ، ‌اما من تازگی ها همش خسته ام !‌ واقعا انگار کوه میکنم !‌

دیروز داشتم به دوستم میگفتم . اون میگفت کاملا مشخصه که درگیری یه جایی!‌ فقط جاش کجاست من نمیدونم

یه روزی در حسرت محبت بودم !‌ حسرت عشقی که حقم بود !‌ سهمم بود و حالا ...

این همه محبت که نه حقمه نه سهمم !‌ و حتی ازشون میترسم !

از محبت میترسم !‌ از آدمهایی که بهم لطف میکنن میترسم !‌ از هرفرد جدیدی که بخواد پا به زندگیم بذاره میترسم !‌

یه روزی در به در دنبال غریبه بودم !‌ اما الان فقط میخوام یه آشنا پیدا کنم !‌

آشنایی که بشه بهش تکیه کرد !

از اینهمه غریبه ای که پا به زندگیم میذارن میترسم !‌

نکنه میخوان به تاراج ببرن داشته هامو !‌ جالبه هنوز فکر میکنم چیزی برای از دست دادن دارم !‌

دیوونه ام !‌ من که چیزی ندارم از دست بدم ! ‌قلب و روح و احساسم رو که بردن و لهش کردن ... حالا چی برام مونده بجز یه لبخند که اونم کارم از گریه گذشته است به آن میخندم !‌

و تمام عالم وآدم هم با این لبخند مخالفن !‌ اینم که خودم به خدا گفتم بیاد پس بگیره !‌ حالا من موندم و هیچ !‌

تنها ترسم اینه که این غریبه ها و اومدنشون به زندگیم خاطر عزیزترین فرد زندگیم - مامانم رو مکدر کنه !‌

وگرنه من دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم !‌

هنوز هم حس میکنم خسته ام !

پ . ن 1 : یه چسب خوب معرفی کنین !‌ به خودم بزنم که این دفعه رفتم پیش خدا بهش بچسبم هی گمش نکنم !

پ . ن 2 : به یک منبع انرژی نیازمندم !‌

پ . ن 3 : بیاین برای هم دعا کنیم تا خدا هوامونو بیشتر داشته باشه ! آخه بد جایی وایستادیم ! جاده بدجور لغزنده است !‌




نوشته شده در تاریخ سه شنبه 89/12/17 توسط سارا

میخوام از عشق بگم ! از کلمه ای با وسعتی ....

نمیدونم تاحالا کسی پیدا شده که یه کادوی زرورق پیچ خوشگل بده دستت که بگه توش عشقه !‌یا نه ؟

گرچه متاسفانه گاهی تو خیال این کادو رو از دست اونیکه دوست داریم میگیریم ....

از تمام حسهایی که همراه این کلمه پا به زندگی آدم میذاره چه مثبت چه منفی بگذریم !‌ از لحظاتی که برای یه عمرت خاطره میشه یا از خاطره هایی که یه عمر سوهان روحت میشه !

بیاین چندتا حالت رو با هم ببینیم

گاهی یکی پیدا میشه بهت میگه عاشقتم ... از اونجا که نپسندیدیش روز و شب به کامت زهر میشه تا دکش کنی !

یکی پیدا میشه بهت میگه عاشقتم ...  اونقدر زاقارته که فقط میخوای بری خودتو بکشی !

گاهی یکی پیدا میشه بهت میگه عاشقتم ... تو هم طرف رو میپسندی و دنیا به کامتون میشه !

حالا چندتا حالت داره :

یا با هم میمونین و عاقبتتون یه ازدواج پایدار میشه که بهتون تبریک میگم

یا بعد یه مدت تو حس میکنی اون به دردت نمیخوره و میذاری میری ...

یا بعد یه مدت اون حس میکنه تو به دردش نمیخوری و میذاره میره ....

بعد رفتن یکی ، کلی حس سراغ اون یکی میاد ... نفرت ، حسرت ، رنج ، شکست ....

برا من اینها مهم نیست !‌

طرف اونقدر مرد بوده ( چه زن چه مرد ) که بهت بگه نمیتونم کنارت بمونم و میره ....

درد اونجاست که یکی میاد ، میگه میمونم ،‌ تمام زندگیتو بهش میدی  ، بعد میره !‌ درست مثل مهمونی مه از خونه ی میزبانش دزدی میکنه !!!!!!!!!!!!!

درد من از اینه که یه عده به اسم عشق خیانتی میکنن که نمیشه قبولش کرد !‌

از دخترها میگم :

دختره برای پر کردن خلاهایی که داره با چند تا پسر در ارتباطه !‌جالبه که برا همشون میمیره ، جون همشون هست !‌ عشق همه هست و عاشق همه است !‌

گاهی هم بجای گرفتن پول توجیبی از باباجون از چندتا دوستت دارم و عاشقتم استفاده میکنه !‌

گاهی ....

حالا از پسرها بگم :

هستند پسرهایی که از دوست دخترهاشون به عنوان کارت هدیه استفاده میکنن!

اما درد اصلی اونجاست که برای رفع نیازهای جنسیشون عشق رو به لجن میکشن !‌

بیاین به عشق رحم کنیم و به بهانه ی عشق ...

 




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 89/11/25 توسط سارا
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
درباره وبلاگ

سارا
به دنبال خودم که میگشتم او را یافتم ! چند وقتی است عجیب عاشقم
sj.mashadi@yahoo.com
bahar 20